هوش مصنوعی: این متن عرفانی و عاشقانه، بیانگر احساسات عمیق شاعر نسبت به معشوق و وحدت وجود است. شاعر از عشق به یار، می وحدت، و پیوند بین عاشق و معشوق سخن می‌گوید و با استفاده از استعاره‌های زیبا، مفاهیم عرفانی را بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و استعاره‌های پیچیده است که درک آن برای سنین پایین‌تر دشوار خواهد بود. همچنین، اشاره به می و مفاهیم عاشقانه ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامناسب باشد.

شمارهٔ ۵۸

دل من در بر دلدار چو گفت الله دوست
یار دانست که این عاشق دیرینه اوست

در برویم بگشاد و برخویشم بنشاند
با گدا پادشه هر دو جهان روی بر اوست

ساغر می ز لب لعل مرا گفت بگیر
نه از آن باده که در خم و صراحی و سبواست

عکس رخساره او در قدحی میدیدم
روشنم شد که می لعل و بت شاهد او است

ما که قشریم در این باغ توئی لب لباب
پوست از مغز برون آمده و مغز از پوست

ذات اسماء و صفات تو بتحقیق یکی است
چه درختست که پر سب و انارست و کدوست

کوهیا شعر تو اسرا ازل کرد بیان
تا نگویند حریفان که چرا بیهده گواست
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.