هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از غم و اندوه ناشی از جور یار می‌نالد. عناصر طبیعت مانند ابر بهار، باغ، گلزار، بلبل، سرو، لاله و کوهسار نیز در غم شاعر شریک شده‌اند و همه برای یار می‌گرند. شاعر از خال مشکین و رخ و زلف یار یاد می‌کند و دلش از غم زار زار می‌گرید.
رده سنی: 15+ متن دارای مضامین عاشقانه و غمگین است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات پیچیده‌تر نیاز به سطحی از بلوغ فکری و احساسی دارد که معمولاً در نوجوانان و بزرگسالان یافت می‌شود.

شمارهٔ ۸۳

چشمم از جور یار می گرید
همچو ابر بهار می گرید

از فغان و نفیر بلبل مست
باغ و گلزار و خار می گرید

بهوای قد دل افروزش
سرو در جویبار می گرید

می کند یاد خال مشکینش
لاله داغدار می گرید

صبح و شام از غم رخ و زلفش
دل من زار زار می گرید

هر چه دیدیم از بدو و از نیک
همه از بهر یار می گرید

دل کوهی بجان رسید از غم
ز غمش کوهسار می گرید
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.