هوش مصنوعی:
این متن شعری عرفانی و عاشقانه است که در آن شاعر از طلوع صبح سعادت و ظهور خورشید حقیقت سخن میگوید. او از دیدار معشوق و جمال الهی میسراید و احساس عبادت و سجده در برابر این جمال را توصیف میکند. شاعر به وحدت عابد و معبود اشاره کرده و از عاقبت نیکوی این عشق و عبادت سخن میگوید.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عرفانی و عمیق است که درک آن ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده و زبان ادبی کلاسیک، مناسب سنین بالاتر است.
شمارهٔ ۱۱۳
دمید صبح سعادت بطالع مسعود
بداد طالع خورشید غیب رو بشهود
ز روی لطف سحرگه مفتح الابواب
دری ز وصل برویم چو آفتاب گشود
چو طاق ابروی آنماه مهربان دیدم
نبود چاره جانم بجز رکوع و سجود
بطاق ابروی خوبان چه سجده ها می کرد
که عین یکدیگر افتاد عابد و معبود
دلم چو دید جمالی که جان ز پرتو اوست
یقین شدنش که همین است عاقبت محمود
بداد طالع خورشید غیب رو بشهود
ز روی لطف سحرگه مفتح الابواب
دری ز وصل برویم چو آفتاب گشود
چو طاق ابروی آنماه مهربان دیدم
نبود چاره جانم بجز رکوع و سجود
بطاق ابروی خوبان چه سجده ها می کرد
که عین یکدیگر افتاد عابد و معبود
دلم چو دید جمالی که جان ز پرتو اوست
یقین شدنش که همین است عاقبت محمود
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.