۱۰۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۱۴

حبذا مستی که در میخانه ساغر میکشد
نقد جان از نفی و از اثبات بر سر میکشد

نیست مثل او بخم و ساغر و جام و شراب
باده جان بخش چون از لعل دلبر میکشد

فیض اقدس باشد این گر ذات فایض میشود
همچو مه کو نور از خورشید انور میکشد

نقش اغیار و خیال یار از دل بر تراش
کین تجلی را دل پاک قلندر میکشد

مینماید روی چون خورشید از هر سو جمال
شاهد جان گر ز تن بر روی چادر میکشد

کوهیا گردن جانست زانرو زلف خویش
دل کجائی برد از وی او اگر سر میکشد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.