هوش مصنوعی:
این متن عرفانی و شاعرانه به ستایش مستی و شراب به عنوان نمادهایی از عشق الهی و رهایی از تعلقات دنیوی میپردازد. شاعر از مفاهیمی مانند میخانه، ساغر، و باده به عنوان استعارههایی برای رسیدن به حقیقت و تجلی جمال الهی استفاده میکند. همچنین، به مفاهیم عرفانی مانند فیض اقدس، دلبر، و قلندر اشاره شده است.
رده سنی:
16+
متن حاوی مفاهیم عمیق عرفانی و استعارههای پیچیده است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال قابل درک نباشد. همچنین، برخی اشارات به مستی و شراب ممکن است نیاز به توضیح و تفسیر داشته باشد تا از سوءبرداشت جلوگیری شود.
شمارهٔ ۱۱۴
حبذا مستی که در میخانه ساغر میکشد
نقد جان از نفی و از اثبات بر سر میکشد
نیست مثل او بخم و ساغر و جام و شراب
باده جان بخش چون از لعل دلبر میکشد
فیض اقدس باشد این گر ذات فایض میشود
همچو مه کو نور از خورشید انور میکشد
نقش اغیار و خیال یار از دل بر تراش
کین تجلی را دل پاک قلندر میکشد
مینماید روی چون خورشید از هر سو جمال
شاهد جان گر ز تن بر روی چادر میکشد
کوهیا گردن جانست زانرو زلف خویش
دل کجائی برد از وی او اگر سر میکشد
نقد جان از نفی و از اثبات بر سر میکشد
نیست مثل او بخم و ساغر و جام و شراب
باده جان بخش چون از لعل دلبر میکشد
فیض اقدس باشد این گر ذات فایض میشود
همچو مه کو نور از خورشید انور میکشد
نقش اغیار و خیال یار از دل بر تراش
کین تجلی را دل پاک قلندر میکشد
مینماید روی چون خورشید از هر سو جمال
شاهد جان گر ز تن بر روی چادر میکشد
کوهیا گردن جانست زانرو زلف خویش
دل کجائی برد از وی او اگر سر میکشد
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.