هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از عشق و اشتیاق خود به معشوق سخن میگوید و از درد هجران و آرزوی وصال مینالد. او با استفاده از تصاویر شاعرانه مانند قلم شدن مژهها و دوات شدن چشمها، عمق احساسات خود را بیان میکند. شکر و قند لب معشوق، آب حیات و خورشید رخسار او از دیگر استعارههای به کار رفته در شعر هستند.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عاشقانه عمیق و استعارههای شاعرانه است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد. همچنین درک کامل این شعر نیاز به آشنایی با ادبیات کلاسیک دارد.
شمارهٔ ۱۲۵
مژه ام شد قلم وچشم دوات ای دلبر
تا نوشتند بلعل تو زکوة ای دلبر
زنده شد جان من سوخته در وقت سحر
هست از لعل لبت آب حیات ای دلبر
بنما وصل که جانم ز غم آمد بر لب
تا بیابیم ز هجر تو نجات ای دلبر
طوطی روح من از شکر لعلت گویا است
تا ز قند لب تو رسته نبات ای دلبر
پیش خورشید رخت ذره صفت می گردم
نیست ما را بغمت صبر و ثبات ای دلبر
هست کوهی ز مقیمان درت میدانی
کند آخر بوفای تو وفات ای دلبر
تا نوشتند بلعل تو زکوة ای دلبر
زنده شد جان من سوخته در وقت سحر
هست از لعل لبت آب حیات ای دلبر
بنما وصل که جانم ز غم آمد بر لب
تا بیابیم ز هجر تو نجات ای دلبر
طوطی روح من از شکر لعلت گویا است
تا ز قند لب تو رسته نبات ای دلبر
پیش خورشید رخت ذره صفت می گردم
نیست ما را بغمت صبر و ثبات ای دلبر
هست کوهی ز مقیمان درت میدانی
کند آخر بوفای تو وفات ای دلبر
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.