هوش مصنوعی: این شعر عرفانی از حافظ، به موضوعاتی مانند عشق، زهد، ریا، و دنیای فریبنده می‌پردازد. شاعر از عارفان می‌خواهد که بر سر این مسائل نزاع نکنند و خود را مفلسانی می‌داند که به دنبال دنیا نیستند. او دنیا را پر از فریب و ریا می‌داند و زاهد را از ریا دور می‌خواند. عشق و غم آن تنها متاع او در جهان است و از می و خرابات نیز سخن می‌گوید. شاعر تأکید می‌کند که تنها کسانی که با غم عشق وداع نکنند، به وصال می‌رسند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و انتقادی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به می و خرابات نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۱۵۷

کار دنیا همه زرق است و فریب است صداع
عارفان بر سر اینها نکنند ایچ نزاع

مفلسانیم که عالم بجوی نستانیم
نیست ما را بجهان جز غم عشاق متاع

زاهد از زهد و ریا دور که رندان صبوح
بوی تزویر شنیدند همه زین اوضاع

مو کشانش بخرابات درآریم چو چنگ
هر که ما را ز می لعل تو باشد مناع

بوصالت نرسد هرگز و واصل نشود
هر که از جان نکند با غم عشق تو وداع

ظالم از درد تو هر دم بعدم نیست شود
می کند غمزه خونخوار تو بازش ابداع

همچو کوهی بجهان روشن و فردیم همه
تا گرفتیم زخورشید تو چون ماه شعاع
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۵۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.