هوش مصنوعی:
این شعر عرفانی از حیدر آسا جان با مضامین معنوی و اخلاقی، به موضوعاتی مانند رهایی از تعلقات دنیوی، پاکسازی روح، عشق الهی و مستی معنوی میپردازد. شاعر با استفاده از استعارههایی مانند ذوالفقار روح، آینه دل و باده صاف، مخاطب را به سوی خودشناسی و تقرب به معبود دعوت میکند.
رده سنی:
16+
محتوا دارای مفاهیم عمیق عرفانی و استعارههای پیچیده است که درک آنها به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی نیاز دارد. همچنین برخی اصطلاحات مانند 'باده صافی' ممکن است برای سنین پایین گمراهکننده باشد.
شمارهٔ ۱۶۴
حیدر آسا جان کافر کیش در روز مصاف
ذوالفقار روح را ایدل برآور از غلاف
همچو کرم پیله بر خود می تنی از حرص و آز
عنکبوتی نیستی در خانه دنیا مباف
باده صافی بنوش ای ساقیان صاف بین
تا شود آئینه دل از کدورت صاف صاف
آفتاب روی ساقی بین که جام می بکف
همچو خورشید است گرد بزم مستان در طواف
وه چه لطف است اینکه خاص و عام را ساقی روح
تا ننوشد از کف او می نمیدارد معاف
ایدل دیوانه تا یابی ز وصل او خبر
سینه را از درد جانان شرحه شرحه کن شکاف
کوهیا طاقت نداری تا به بینی آنجمال
در پس دیوار تا کی میزنی لاف و گزاف
ذوالفقار روح را ایدل برآور از غلاف
همچو کرم پیله بر خود می تنی از حرص و آز
عنکبوتی نیستی در خانه دنیا مباف
باده صافی بنوش ای ساقیان صاف بین
تا شود آئینه دل از کدورت صاف صاف
آفتاب روی ساقی بین که جام می بکف
همچو خورشید است گرد بزم مستان در طواف
وه چه لطف است اینکه خاص و عام را ساقی روح
تا ننوشد از کف او می نمیدارد معاف
ایدل دیوانه تا یابی ز وصل او خبر
سینه را از درد جانان شرحه شرحه کن شکاف
کوهیا طاقت نداری تا به بینی آنجمال
در پس دیوار تا کی میزنی لاف و گزاف
وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۶۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۶۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.