۹۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۸۱

از روی حسن معنی جانرا بتی است مایل
زانرو نگشت هرگز از روی حسن زایل

نزد توجمله خوبان چون ذره پیش خورشید
بر عجز خویش هستند ذرات جمله قایل

تا چشم بد نبیند روی نکوی او را
طومار زلف گردید درگردنش حمایل

رمز رأیت ربی در احسن صور بود
خورشید و ماه از آن شد حیران آن شمایل

سیر یحبهم را آخر بیان همین است
بود او بخویش عاشق دیدیم در اوایل

زانرو که نقش ادراک با قطره نیست فرقی
ادراک و درک ادراک می باشد از فضایل

شیئی الله است کوهی بر خاک آستانش
محروم چون رود باز ازدرگه تو سایل
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.