هوش مصنوعی:
این شعر عرفانی بیانگر وابستگی کامل شاعر به معشوق الهی است. شاعر خود را در فقر و نیاز مطلق میبیند و همه چیز از جمله دین، دنیا، زیباییها و حتی آفرینش را در وجود معشوق مییابد. در پایان، معشوق به شاعر یادآوری میکند که او یار دیرینهاش است.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و استفاده از استعارههای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین درک کامل این شعر نیاز به آشنایی با ادبیات عرفانی فارسی دارد.
شمارهٔ ۲۲۳
در فنای فقر دیرینم توئی
ملک و تاج و تخت و زرینم توئی
گر ندارم دین و دنیا باک نیست
خالق هم آن و هم اینم توئی
همچو گل بشکفتم از باد بهار
در چمن چون سرو سیمینم توئی
نون ابروی تو بینم در نظر
روشنی عین چون میمم توئی
گفتمش بعد از همه یادم کنی
گفت کوهی یار پیشینم توئی
ملک و تاج و تخت و زرینم توئی
گر ندارم دین و دنیا باک نیست
خالق هم آن و هم اینم توئی
همچو گل بشکفتم از باد بهار
در چمن چون سرو سیمینم توئی
نون ابروی تو بینم در نظر
روشنی عین چون میمم توئی
گفتمش بعد از همه یادم کنی
گفت کوهی یار پیشینم توئی
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۲۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۲۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.