هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی، آفتاب را به عنوان نماد زیبایی و نور معشوق توصیف می‌کند. شاعر با استفاده از استعاره‌های مختلف، آفتاب را با چهره معشوق مقایسه کرده و از عشق و شیفتگی خود نسبت به او سخن می‌گوید. همچنین، اشاره‌هایی به مفاهیم نجومی و فلسفی نیز در شعر دیده می‌شود.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عرفانی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و تشبیهات نیاز به درک عمیق‌تری از ادبیات و فلسفه دارند.

شمارهٔ ۲۸

ماه من را هر که بیند گوید این است آفتاب
در فلک هم خود همی گویدچنین است آفتاب

گرمنجم گفت بر چرخ برین است آفتاب
من بر این هستم که طالع بر زمین است آفتاب

خود گرفتم آفتاب از روشنی چون روی توست
کی به چهرش طره پرپیچ وچین است آفتاب

حاش لله نیست او را نسبتی با روی دوست
عکسی از رخسار یار نازنین است آفتاب

آفتاب اشیاء عالم را مربی شد ولی
پیش توپیوسته ذکرش نستعین است آفتاب

سروناز از رشک قدت پا به گل اندر چمن
در غمت آسیمه سر صبح و پسین است آفتاب

آتش آسا ز آتش دل بر تل خاکستری
ز آتشین چهر توخاکستر نشین است آفتاب

تیر مژگان وکمان ابرو زره مو همچوتو
یا پی تاراج دل کی در کمین است آفتاب

تا خبر شد ز اینکه در دل جای دادم مهر تو
همچو مریخ و زحل بامن به کین است آفتاب

گاهگاهی با بلند اقبال هم شوهمنشین
زآنکه گاهی با عطارد هم قرین است آفتاب
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.