۹۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۸

این کیست که آفت زن و مرداست
نازک اندام وناز پرورد است

از زلف چو سنبل وبه خط ریحان
از قد چوصنوبر وبه رخ ورد است

بی روی سپید وبی خط سبزش
روزم سیه است وچهره ام زرد است

مرهم ننهم کزومرا زخم است
درمان نکنم کزو مرا درد است

منع دل من نمودن از عشقش
افسانه پتک وآهن سرد است

همچون من اگر کشد هزاران را
بر گوشه دامنش کجا گرداست

ز آن ماه به روز و شب بلند اقبال
جفت غم ومحنت است تا فرداست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.