هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و عارفانه است که در آن شاعر از عشق، دلسوزی، و رنجهای عاشقی سخن میگوید. او از نیاز به تسلیم در برابر تقدیر، ملامتهای دنیا، و تلاش برای رسیدن به کمال عشق صحبت میکند. همچنین، تأکید بر صبر، پرهیز از سخنان تلخ، و پیروی از حکمت الهی از دیگر مضامین این شعر است.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانهی این شعر ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات عرفانی و احساسی آن نیاز به بلوغ فکری و تجربهی بیشتری دارد.
شمارهٔ ۵۰۷
ای دل به جان بکوش که اهل نظر شوی
یعنی که خون شوی وز چشمم به در شوی
فرموده دوست نیست به دیوانگان حرج
کن سعی تا ز زلف وی آشفته تر شوی
گر عاشقی بعارض دلدار همچومن
باید به پیش تیر ملامت سپر شوی
هیچ از دهان دوست حکایت نمی کنم
ترسم ازرازهای نهانی خبر شوی
خون گشته ای دلا ونیی کامل العیار
جا کن به زلف یار که تا مشک تر شوی
چون وچرا مکن که چنین شد چنان نشد
حکم است تامطیع قضا وقدر شوی
نه تند شو نه ترش نما رو نه تلخ گو
شیرین به کام تا که چو شهد وشکر شوی
اقبال تو بلندشود همچو من اگر
از خاک راه خوارتر وپست تر شوی
یعنی که خون شوی وز چشمم به در شوی
فرموده دوست نیست به دیوانگان حرج
کن سعی تا ز زلف وی آشفته تر شوی
گر عاشقی بعارض دلدار همچومن
باید به پیش تیر ملامت سپر شوی
هیچ از دهان دوست حکایت نمی کنم
ترسم ازرازهای نهانی خبر شوی
خون گشته ای دلا ونیی کامل العیار
جا کن به زلف یار که تا مشک تر شوی
چون وچرا مکن که چنین شد چنان نشد
حکم است تامطیع قضا وقدر شوی
نه تند شو نه ترش نما رو نه تلخ گو
شیرین به کام تا که چو شهد وشکر شوی
اقبال تو بلندشود همچو من اگر
از خاک راه خوارتر وپست تر شوی
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۰۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۰۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.