۹۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۰ - قطعه

تا بهدست دوست دادم اختیار خویش ار
دل مراغمگین نه از هجر است ونه از وصل شاد

اومگر دور است از من تا شوم غمگین زهجر
من مگر هستم جدا زو تا کنم از وصل یاد

هر چه بینم نقش روی دوست می بینم در اوست
وه چه نور است این که حق درچشم حق بینم نهاد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹ - قطعه
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۱ - قطعه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.