هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از صابر، شاعر ایرانی، بیانگر عشق و اشتیاق به معشوق است. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا مانند آئینه، طوطی، سرو، بلبل و گلزار، احساسات خود را نسبت به معشوق بیان می‌کند. او از ناامیدی و غم ناشی از دوری معشوق نیز سخن می‌گوید و مردم دنیا را به دلیل بی‌حقیقتی و دنیاپرستی مورد انتقاد قرار می‌دهد.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، انتقاد از دنیاپرستی و بی‌حقیقتی مردم نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۷

آنکه چون آئینه نبود محو رخسار تو کیست؟
و آنکه چون طوطی ندارد شوق گفتار تو کیست؟

در دلت اندیشه ی مسکین نوازی ره نیافت
ورنه جز من ناامید از فیض دیدار تو کیست؟

سرو آزادم! چرا در پرده می گوئی سخن؟
من که می دانم بهر محفل گرفتار تو کیست؟

هر چه باشد می دهد بلبل تمیز خار و گل
آنکه یار تست می داند که اغیار تو، کیست؟

جز خزان غم که بر گلزار حسنت ره نیافت
آنکه بیرون شد تهی دامن گلزار تو کیست؟

(صابر)! از این بی حقیقت مردم دنیا پرست
آنکه ننهاده است باری بر سر بار تو کیست؟
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.