۸۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۶

بیا، که دیده گذارم تو را بجای قدم
خوش آمدی و گل آورده ای، صفای قدم

بپرسش دل من گر چه دیر می آئی
بیا که جان گرامی تو را فدای قدم

بده تمیز ره نیک و بد زهم، ورنه
بهر کجا که نهی بنگری سزای قدم

زمامداری اعضای تست در خور عشق
خوش آن کسی که شدش عشق رهنمای قدم

دو چشم بر درو (صابر) نشسته ام که مگر
دمی به گوش من آید تو را صدای قدم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.