هوش مصنوعی:
این متن دربارهٔ شبهای مینوشی و گشتوگذار زیر نور ماه است. شاعر از دوستانش یاد میکند که پیش از طلوع آفتاب به او میگویند که از صحبتهایش آگاهند. او از بزم و مینوشی و صحبتهای شبانه یاد میکند و از اینکه روزها چشمهای نیمهخواب را نمیبینند، اظهار تأسف میکند. شاعر همچنین از رقیبش میگوید که اگر شراب را بر خاک بریزد، بهتر از آن است که در جام رقیبش بریزد. او خود را وحشی و دیوانه در راستگویی میداند و از دیگران میخواهد که راه را از او بگردانند یا رو از او بتابانند.
رده سنی:
16+
این متن شامل مفاهیم عمیق و نمادین مرتبط با شراب و مینوشی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم فلسفی و عرفانی موجود در متن نیاز به بلوغ فکری و تجربهٔ بیشتر دارد.
غزل ۲۸
قصهٔ می خوردن شبها و گشت ماهتاب
هم حریفان تو میگویند پیش از آفتاب
آگهم از طرح صحبت تا شمار نقل بزم
گر نسازم یک به یک خاطر نشانت بی حساب
مجلسی داری و ساغر میکشی تا نیمشب
روز پنداری نمیبینیم چشم نیمخواب
باده گر بر خاک ریزی به که در جام رقیب
میخورد با او کسی حیف از تو و حیف از شراب
وحشی دیوانهام در راستگوییها مثل
خواه راه از من بگردان خواه رو از من بتاب
هم حریفان تو میگویند پیش از آفتاب
آگهم از طرح صحبت تا شمار نقل بزم
گر نسازم یک به یک خاطر نشانت بی حساب
مجلسی داری و ساغر میکشی تا نیمشب
روز پنداری نمیبینیم چشم نیمخواب
باده گر بر خاک ریزی به که در جام رقیب
میخورد با او کسی حیف از تو و حیف از شراب
وحشی دیوانهام در راستگوییها مثل
خواه راه از من بگردان خواه رو از من بتاب
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل ۲۷
گوهر بعدی:غزل ۲۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.