هوش مصنوعی: این متن یک قصیده در مدح و ستایش پادشاه و سال نو است. شاعر با بهره‌گیری از تصاویر طبیعت و عناصر اساطیری، عظمت و شکوه پادشاه را توصیف می‌کند و برای او آرزوی موفقیت، پیروزی و طول عمر می‌نماید. همچنین، به مناسبت آغاز سال نو و جشن‌های مربوط به آن اشاره شده است.
رده سنی: 16+ متن دارای واژگان و مفاهیم پیچیده و ادبی است که درک آن برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار خواهد بود. همچنین، برخی از اشارات تاریخی و اساطیری ممکن است برای گروه‌های سنی پایین نامفهوم باشد.

شمارهٔ ۹۸ - در مدح تمغاج خان

ز آمدن سال نو بفرخی فال
شاه جهانراست فتح و نصرت و اقبال

سال نو آمد بخدمت قدم شاه
لشگر انواع گل مقدمه سال

خسرو سیارگان چرخ بتعجیل
از سر ماهی برون گذشت و زدنبال

در علم آل شاه فتح و ظفر دید
کرد بلند از سر حمل علم آل

زان علم آل نصرت متوالی است
در حشم شاه و در عشرت و در آل

موسم جشن خدایگان جهانست
نوبت بخشیدنست و موسم ابذال

منتظر جشن شاه مطرب و بستان
بلبل دستانسرای و قمری قوال

تاج مرصع نهاده بر سر طاوس
فاخته افکنده طوق مشکین در بال

شاه سلیمان مثال و طیر سخنگوی
از ظفر پادشاه بنده امثال

سلطان طمغاج خان که سلطنت او
برکند از هر هژبر پنجه و چنگال

با علم گاو سار شیر نشانش
شیر فلک روبه است و دمنه محتال

ای ملک بی عدیل عالم عادل
خسرو مسعود نام محمود احفال

بخت تو با نام تو مساعد و با تخت
طالع سعدت قرین همیشه بهر حال

بر فلک پیر سعد اصغر و اکبر
از تو گشایند بر سعادت تو فال

خسرو افراسیاب هیبتی و هست
از تو در اعدای تو هزاهز و زلزال

زلزله لشکر تو روز ملاقات
به ز نبرد آزمای روستم زال

چشم جهان چون تو پادشاه نبیند
بزمی و رزمی عدوی مال و عدو مال

هرکه بفرمان تست تابع و راغب
با نعم و عزتست و رتبه و با مال

وانکه ز درگاه تست طاغی و یاغی
جفت هوانست و یار شدت و اهوال

بسکه درآورد حاسدان ترا چرخ
ایدی و اعناق در سلاسل و اغلال

حنجر آمال دشمنانت ببرید
دهر ز دست قضا بخنجر آجال

ای خلف آخر از خلیفه اول
آنکه سرشته شد از سلاله صلصال

ملک سلاطین گیتی از وی با تو
کرد محول همی محول احوال

بر تو و شهزادگان تست بحق وقف
ملک زمین تا ابد بقسمت آزال

مهدی صاحبقران روی زمینی
امر ترا رام گشته مهدی و دجال

خواهد بودن بملکداری تو شاه
نصرت عیسی و رقص کردن دجال

سوزنیا با مدیح شاه جوانبخت
از دل و جان خو کن و مدیحش بسگال

در سخن دانه چین نما و بسلک آر
دانه و که را فر و بیز بغربال

طبع سخن زای راز حشو نگه دار
باش بابیات خود چو دایه بر اطفال

تا شود از مدح شاه دفتر شعرت
همچو رخ نیکوان بزلف و خط یال

عمر ابد خواه پادشاه جهانرا
در شرف و عز لایزال و لازال

باد بر این اتصال شاه همایون
با رغد عیش و با رفاه در افعال
وزن: مفتعلن فاعلات مفتعلن فع (منسرح مثمن مطوی منحور)
قالب: قصیده
تعداد ابیات: ۳۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۷ - در مدح نظام الدین
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۹ - در مدح افتخارالدین
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.