۱۲۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۰ - ای سیمین سرو

ای جفت دل من از تو فردم
وی راحت جان ز تو بدردم

تا با دل و جان من تو جفتی
من از دل و جان خویش فدم

رنجی که من از پی تو دیدم
دردی که من از غم تو خوردم

بر گوی و بیازمای یکبار
تا بشناسی که من چه مردم

من شاخ وفا و مردمی را
کی چون تو گسسته بیخ کردم

داری دل و جان دهم به عشقت
در شش در اوفتاده نردم

ای سیمین سرو در فراقت
چون زرین فال زار و زردم

بی جاده لبا زفرصت تست
رخساره چو کهربای زردم

با لشکر هجر تو همه سال
ز امید وصال در نبردم

با آتش و آب دیده و دل
گردد ز تو جوی با دو گردم

زان آب چو خاک خارمندم
آتش همچو باد سردم

عشق تو به جان شگرد دارم
تا عمر به سر شود شگردم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹ - با ما تو کجم؟
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۱ - فریاد از جور تو
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.