هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و جور معشوق شکایت می‌کند و بیان می‌کند که فتنه و بیداد معشوق از حد گذشته است. او خود را فتنه‌ای بر فتنه‌های معشوق می‌داند و از درد و رنج ناشی از عشق سخن می‌گوید. همچنین اشاره‌ای به دو استاد معشوق دارد و از دوری و فراق می‌نالد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عاشقانه‌ای است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و استعارات استفاده‌شده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۲۱ - فریاد از جور تو

ای نگار از حد گذشت این فتنه و بیداد تو
کی توان فریاد کرد از جور بی بنیاد تو

فتنه و بیداد کن جانا که بر تو فتنه ام
همچو بر تو فتنه ام بر فتنه و بیداد تو

تا تو ای دلبر به شادی زی کله دوزی شدی
خود کلاه مغ نداند دو تن استاد تو

گر من از چشم تو خواهم دور شد یک چشم زد
چشم من باد آژده از سوزن پولاد تو
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۰ - ای سیمین سرو
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۲ - با تو روی آشتی ندارم
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.