هوش مصنوعی: شاعر در این متن از جدایی و فراق سخن می‌گوید و از خدا می‌پرسد که همزبان و همراه او کیست. او از ماهی که از او جدا شده و با کسی دیگر دوست شده است، یاد می‌کند و از خدا می‌خواهد که به فغان او گوش دهد. شاعر از غم فراق و تنهایی خود می‌نالد و از خدا می‌پرسد که چه کسی از این غم رنج نمی‌برد.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و احساسی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و مفاهیم پیچیده‌ی شعری ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل ۶۷

یارب مه مسافر من همزبان کیست ؟
با او که شد حریف و کنون همعنان کیست ؟

ماهی که چرخ ساخت به دستان ز من جدا
تا با که ، دوست گشته و همداستان کیست ؟

تا همچو ماه خیمه به سر منزل که زد
وز مهر با که دم زند و مهربان کیست ؟

آن مه کزو رسید فغانم به گوش چرخ
یارب نهاده گوش به سوی دهان کیست ؟

وحشی همین نه جان تو فرسوده شد ز غم
آنک از غم فراق نفرسود جان کیست ؟
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۶۶
گوهر بعدی:غزل ۶۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.