هوش مصنوعی:
این متن شعری است که در آن شاعر با استفاده از استعارهها و کنایههای مختلف، از عشق، درد، و رازهای پنهان سخن میگوید. شاعر از صیاد، جلاد، و فرهاد به عنوان نمادهایی برای بیان احساسات عمیق خود استفاده میکند و سوالاتی را مطرح میکند که نشاندهندهی جستوجوی او برای درک بهتر خود و دیگری است.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عمیق و استعارههای پیچیده است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، موضوعات مطرح شده مانند درد، راز، و جستوجوی معنای زندگی نیاز به بلوغ فکری و تجربهی بیشتری دارد.
غزل ۶۸
بسته بر فتراک و میپرسد که صیاد تو کیست
تیغ خون آلود خود دارد که جلاد تو کیست
ساختی کارم به یک پرسش که در کارت که بود
سخت پرکاری نمیدانم که استاد تو کیست
لب کنی شیرین و پرسی کیست چون بینی مرا
بندهام یعنی نمیدانی که فرهاد تو کیست
گر عیاذبالله از رازی که میپوشم ز تو
برفتد این بوده روزی ، مرد بیدار تو کیست
گر خروشان نیستی وحشی ز درد بیکسی
چیست این فریاد و در کنج غم آباد تو کیست
تیغ خون آلود خود دارد که جلاد تو کیست
ساختی کارم به یک پرسش که در کارت که بود
سخت پرکاری نمیدانم که استاد تو کیست
لب کنی شیرین و پرسی کیست چون بینی مرا
بندهام یعنی نمیدانی که فرهاد تو کیست
گر عیاذبالله از رازی که میپوشم ز تو
برفتد این بوده روزی ، مرد بیدار تو کیست
گر خروشان نیستی وحشی ز درد بیکسی
چیست این فریاد و در کنج غم آباد تو کیست
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل ۶۷
گوهر بعدی:غزل ۶۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.