۱۰۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۷ - چه باید کرد

مرا کر بدر . . . ن یار باید کرد
بزخم خرزه، در . . . ن فکار باید کرد

اگر بدانم کو را دو . . . یه باشد و بس
ز روی شفقت، . . . یه چار باید کرد

وگر درم دهم و بی درم جمع ندهد
درم بدست بود گیر و دار باید کرد

همه، حدیث جماع و رباب باید گفت
همه، حکایت کش و فشار باید کرد

ورا دو دست بدر برنهاده باد و مرا
ز راه در، بکلیدان نظار باید کرد

ز راه در، بکلیدان نظر توان کردن
ز پیش آن، در کوی استوار باید کرد

همه سراست، ولیکن چو یار نبود تن
نخست باری تدبیر یار باید کرد

اگر بعمری یاری چنین بدست آرم
بدانم آنگه با وی چکار باید کرد

جواب شعر معزیست آن کجا گوید
مرا گذر به سوی کوی یار باید کرد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶ - ای کودکان
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸ - پسر عبد
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.