۹۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۲ - این غم عشق به پیرانه زیاری جستم

ای پسر تا بمیان پای تو در نگریستم
جز بیک چشم گروگان بر تو نگریستم

زار بگریستنی بود مرا از ره . . . ر
زان گریستن بتو بر درد تو من بگریستم

ببست دانی تو بمعنی و بصورت یکروز
من غلامباره بصورت یک و معنی بیستم

عجب از گفته طیان باشد پس خر
من نه استم پس خر زانکه نه آخر حیستم

تاز بازی را بگزیده ام از اول کار
هم برین باشم و بینم که بآخر چیستم

تا بدین . . . ر مرا عرضه بگیری پسرا
که بدین . . . ر پسر خوانده آغا جیستم

آنکه خر گوید مر . . . ر ورا کای مهتر
من بجای تو یکی سوزنک در زبستم

بر من ای تاز یکی تیز تو بهتر ز جهان
نیز ده بر سر بوقم که جهانی زیستم

این جوابست مرآنرا که بگوید طیان
این غم عشق بپیرانه ز یاری جستم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۱ - ای بلبل خیل تو طربناک
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۳ - منم که روح علوم زمانه را بدنم
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.