هوش مصنوعی: متن بالا یک غزل با مضامین اجتماعی و انتقادی است که به نابرابری‌ها و ستم‌های موجود در جامعه می‌پردازد. شاعر از وضعیت نابسامان زندگی خود و دیگران سخن می‌گوید و به بی‌عدالتی‌ها اعتراض دارد. در ابیات مختلف، مفاهیمی مانند فقر، ظلم، نادانی و ناامیدی به چشم می‌خورد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم انتزاعی و انتقادی است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از واژه‌ها و تشبیهات به کار رفته نیاز به سطحی از بلوغ فکری برای درک صحیح دارند.

شمارهٔ ۳۷ - گره زده سر زلفین دلگشای که چه

خوره شده بمیان پای من بپای که چه
فکنده زیر یکی گنده راوگای که چه

میان پای یکی . . . ل دوغ ریز که چون
به پیر دانشی و طفل گوه خوای که چه

چو گردن شتری کرده خویشتن بر خیر
دوایه بسته بخود همچنان درای که چه

تو هر زمانی گداتری و من کرده
توانگری همه در کار نو گدای که چه

یکی نگوئی هر تاز را که ای گنده
کنی بما ستم و جور غم فزای که چه

جواب آن غزلست این که گفت مختاری
گره زده سر زلفین دلگشای که چه
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۶ - روز از ما بگریخت
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۸ - دوش در خواب ترا دیدم
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.