۱۲۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۸ - دوش در خواب ترا دیدم

ریش با دوش رسید از بن گوش ای گنده
از بن گوش کشان ناوه بدوش ای گنده

ریش تو آمد و برد از تو جمالی که بدان
تیز کردند خریداران روش ای گنده

بدو سه پشم چنان کار تو گشته است ترش
که بجای تو بود دیو سروش ای گنده

من خریدم بسلم جای دگر جور ترا
تو برو جای دگر نسیه فروش ای گنده

دوش در خواب ترا دیدم ماننده دیو
رفتم از دیدن تو دوش ز هوش ای گنده

لب چون خوشه خوشیده او بین و برو
عشق جوشان مار بین و بجوش ای گنده

یله کن چند گهی تا بزیم با او خوش
که ترا دیدم و برداشت دروش ای گنده

چو نئی خندان ریشی چندان خوش ولوشم کردی
نیک ریش تو برآمد خوش ریش ای گنده
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۷ - گره زده سر زلفین دلگشای که چه
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۹ - عقل و جانم برد شوخی آفتی بتیاره ای
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.