هوش مصنوعی: شخصیتی به نام ایراز در متن حضور دارد که با رفتارهای عجیب و کودکانه توصیف شده است. او در مقابل فردی دیگر (احتمالاً سید اسحاق) به خدمت می‌ایستد و با او تعاملاتی دارد که شامل گفتگوهای متناقض و رفتارهای غیرمنطقی می‌شود. در بخشی از متن، کودکی از رفتارهای ایراز سوال می‌پرسد و پاسخ‌های نامفهومی دریافت می‌کند. در نهایت، ایراز متهم به دروغگویی و لاف زدن می‌شود.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم انتزاعی و ادبی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از عبارات و مفاهیم نیاز به تفسیر و تحلیل ادبی دارند که برای مخاطبان با سطح درک بالاتر مناسب است.

شمارهٔ ۸ - در راه

پیش آمدم براه یکی تا زنا گشاد
نیمور من بدیدن او باد در فتاد

بر من سلام کرد و کنارم گرفت تنگ
ایراز کرن سر بمیان پای او نهاد

پنداشت آن پلید که حیران شدست تاز
و اکنون همی بخانه خوهم برد و سیر . . . اد

برمی طپید گرد میان پای من بخشم
چون کودکی که بر طپد از زخم اوستاد

کودک چو این بدید بگفتا که چیست این
گفتم که ایر چاکر تو ای پری نژاد

بر سر کله نهاده، کمر بسته بر میان
چون روی تو بدید بخدمت بایستاد

گفتا دروغ گوئی و لافی همی زنی
ایراینچنین نباشد وایر اینچنین مباد

پوشیده زاهدیست بمو بسته از کجا
میر جلیل سید اسحاق کف راد

تا چاکرانش از تو ستانند ناگهان
از زیر دامنش نتوانی برون نهاد

گفتم که بارک الله شادی بروی تو
ایزد بفضل فال ترا گوشها دهاد
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷ - این چیست؟
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹ - حکیم سوزنیم
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.