هوش مصنوعی: شاعر در این متن از تصمیم خود برای تبدیل شدن به یک مرد نیکو و کدخدا سخن می‌گوید، اما اعتراف می‌کند که با وجود ازدواج، از ترس قضاوت مردم از این تصمیم پشیمان شده است. او همچنین از ناتوانی خود در برابر همسرش و تحقیر شدن توسط او می‌گوید و در نهایت از دعوت شدن به مهمانی‌ای سخن می‌گوید که در آن احساس حقارت می‌کند.
رده سنی: 18+ متن حاوی مفاهیم پیچیده‌ای مانند انتقاد از جامعه، روابط زناشویی و احساس حقارت است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه زندگی نیاز دارد. همچنین ممکن است برخی از واژه‌ها و مفاهیم برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم یا نامناسب باشد.

شمارهٔ ۲۶ - چرا زن گرفتم

زن کردم ای ولی نعم از برای آن
تا کدخدای گردم و مردی نکو شوم

آگه شدم که گر بمثل روی و انهم
در دست زن چو کاغذ تزویر گو شوم

لیکن نه باز گردم از شرم مردمان
کاندر خور تماخره و تیز تو شوم

از دعوت دو گونه و سه دست و چارپای
آن شب که قصد کردم تا جان او شوم

امروز برگ دعوت من بنده را بساز
تا امشبک یکی به . . . زن فرو شوم
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۵ - نی نی . . . لا . . . لا
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۷ - نجم دین
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.