هوش مصنوعی: این متن بیانگر احساسات شاعر نسبت به ناامیدی و بی‌وفایی در عشق است. شاعر از غم و اندوه خود می‌گوید و اشاره می‌کند که شادی و اعتماد در زندگی او وجود ندارد. او از بی‌وفایی و عهدشکنی دیگران شکایت می‌کند و احساس می‌کند که در دنیای عشق، عدالت و داد وجود ندارد.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، موضوعاتی مانند بی‌وفایی و ناامیدی نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی بیشتری دارند تا به درستی درک شوند.

غزل ۸۰

وصلم میسر است ولی بر مراد نیست
بر دل نهم چه تهمت شادی که شاد نیست

غم می‌فرست لیک به اندازه می فرست
یک دل درون سینه ما خود زیاد نیست

جایی هنوز نیست به ذوق دیار عشق
هر چند ظلم هست و ستم هست و داد نیست

ای بی‌وفا برو که بر این عهدهای سست
نی اندک اعتماد که هیچ اعتماد نیست

رو، رو که وحشی آنچه کشید از تو سست عهد
ما را به خاطر است، تو را گر به یاد نیست
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۷۹
گوهر بعدی:غزل ۸۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.