هوش مصنوعی: این شعر از خواجه محمد مؤید، بیانگر عشق و دوستی عمیق شاعر به معشوق است. در آن، شاعر از وفاداری و ایثار خود در راه دوستی سخن می‌گوید و از معشوقی یاد می‌کند که مانند محمد (ص) است و خود را مانند عکاشه می‌داند. همچنین، در ابیاتی به توصیف حالات عاشقانه و رنج‌های عشق پرداخته شده است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و ادبی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات نیاز به دانش ادبی پایه دارد.

شمارهٔ ۴۲ - خواجه محمد بن مؤید

خواجه محمد مؤید که کمتر است
دریا برابر دل تو زاب داشه ای

باز بست همت تو که در زیر بال اوست
بر چرخ نسر طایر و واقع چو باشه ای

بگذشته ای ز معن بمیدان مردمی
کور ابدی براق و ترا لنگ لاشه ای

در دوستداری تو چنانم که گوئیا
تو چون محمدی و منم چون عکاشه ای

بنگر بدوستی که مرا طرفه اوفتاد
با دوستی بروی چو پشت رکاشه ای

آنگه که بود ساده زنخ توختم بسیش
واکنون که کرد ریشی چون عور واشه ای

با وی کز نخ سوز خوهم کرد گرم گرم
آتش فروزم از تو فرستی تراشه ای

من نیز خدمتی کنم از بهر موی ریش
عمزاده تو را بوفای دواشه ای

تا در زمانه باشد سوزنگری که او
بر تشنه دو سوزن ساز در ماشه ای

بر تخت باد جای بداندیش تو ولیک
تخت کباب و رانش گرفته بماشه ای
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۱ - مغز تو
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۳ - سالار بک
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.