۹۸ بار خوانده شده
ای صدر جوانبخت ز بس غم خوردن
بی برگ شدم بار گران بر گردن
نه توشه زیستن نه برگ مردن
بی برگم و بی مرگ چه دانم کردن
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
بی برگ شدم بار گران بر گردن
نه توشه زیستن نه برگ مردن
بی برگم و بی مرگ چه دانم کردن
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.