هوش مصنوعی: این شعر از حافظ، عمدتاً به موضوعات عشق، رنج‌های ناشی از هجران، ناامیدی از دنیا و تسلیم در برابر تقدیر می‌پردازد. شاعر از عشق به عنوان هم بلا و هم نجات‌دهنده یاد می‌کند و از حسرت‌های بی‌پایان و نافرمانی‌های خود سخن می‌گوید. همچنین، اشاره‌ای به تضاد بین عقل و نفس دارد و از ناتوانی انسان در برابر تقدیر الهی می‌گوید.
رده سنی: 18+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر، مانند تضاد عقل و نفس، تقدیر الهی و ناامیدی از دنیا، برای درک و تجربه‌ی مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از اشارات عاشقانه و حسرت‌بار نیاز به بلوغ عاطفی دارد.

شمارهٔ ۱۹

مشق شوخی می‌‌کند طفلی به قصد جان ما
باده‌ای در غوره دارد ساقی دوران ما

شوخی حسن ترا نازم که در هجران و وصل
جلوه از هم نگسلد در دیدة حیران ما

گرچه ما خون می‌خوریم اما ز گردون ایمنیم
عشق ما شد هم بلا و هم بلاگردان ما

در برون آسمان بهتر که جایی خوش کنیم
شورش سیل فنا ره کرد در ایوان ما

ما ز دلگیری چه می‌کردیم در دیر وجود
گر عدم را ره نمی‌دادند در بنیان ما؟

عمرها شد تا رگ خواهش گشودیم و هنوز
خون حسرت‌های فاسد جوشد از شریان ما

ما قبای هستی خود واژگون پوشیده‌ایم
ابره‌اش مضمون ما و آستر عنوان ما

یوسف کنعان عقلیم و زلیخا نفس شوم
چاه ما دنیا و ابنای زمان اخوان ما

نوبت پرسش نمی‌افتد به دست هیچ‌کس
در قیامت داور ما گر کند دیوان ما

زین خجالت‌ها که ما را از گناهان حاصل است
زهد زاهد را نیارد در نظر عصیان ما

عهد ما از بی‌وفایی‌ها نگردد رخنه‌دار
کرده با ایمان ما هم‌طینتی پیمان ما

وه که ما چشم قبول از عشق داریم و هنوز
پر نکرد از خام‌سوزی رنگ کفر ایمان ما

غرق نافرمانییم و طرفه‌تر این کز کرم
می‌برد فرمانروای ما همان فرمان ما

هست خط تیره‌رو در مصحف روی بتان
در بیان تیره‌روزی آیه‌ای در شان ما

ما کجا و طالع صید مراد دل کجا
همسری با آسمان! کی گنجد این در شان ما؟

تا به کی فیّاض بر ما ظلم و بیداد فراق
گو رعیت‌پروری بهتر کند سلطان ما
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.