هوش مصنوعی:
این شعر از درد هجران و افسردگی ناشی از دوری معشوق سخن میگوید. شاعر با استفاده از استعارههای زیبا مانند "یاقوت" و "رگ لعل"، عمق رنج خود را بیان میکند. او از نبود چهرهی معشوق و تأثیر آن بر روح و روان خود مینالد و در عین حال، به عشق و شجاعت در برابر مشکلات اشاره دارد.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عمیق عاشقانه و روانشناختی است که درک آن برای نوجوانان کمسنوسال ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده و مفاهیم انتزاعی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۲۱
بسکه افسردگی از هجر تو شد پیشة ما
کان یاقوت بود بیتو رگ و ریشة ما
تا نباشد به نظر چهرة افروختهای
خون معنی نزند جوش در اندیشة ما
نتوان برد به هر کاوشی از جا ما را
رگ لعلیم که در سنگ بود ریشة ما
پی ما گیر و دلیرانه درآ در صف عشق
روبه وهمِ ترا شیر کند بیشة ما
با همه سادهدلی غم چو امانت سپرد
پرده بر رنگ رخ میندرد شیشة ما
رگ لعلی نتوان یافت درین کان فیّاض
هم ز خونِ سرِ ما سرخ شود تیشة ما
کان یاقوت بود بیتو رگ و ریشة ما
تا نباشد به نظر چهرة افروختهای
خون معنی نزند جوش در اندیشة ما
نتوان برد به هر کاوشی از جا ما را
رگ لعلیم که در سنگ بود ریشة ما
پی ما گیر و دلیرانه درآ در صف عشق
روبه وهمِ ترا شیر کند بیشة ما
با همه سادهدلی غم چو امانت سپرد
پرده بر رنگ رخ میندرد شیشة ما
رگ لعلی نتوان یافت درین کان فیّاض
هم ز خونِ سرِ ما سرخ شود تیشة ما
وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.