هوش مصنوعی: این شعر از عشق، رنج‌های آن و ناامیدی‌های ناشی از آن سخن می‌گوید. شاعر از بلبلان و گل‌ها به عنوان نمادهای عشق و زیبایی یاد می‌کند، اما در عین حال از بی‌پاسخی معشوق و دشواری‌های راه عشق شکایت دارد. همچنین، اشاره‌ای به ناتوانی دیگران در درک درد عاشق و بی‌تأثیری درمان‌های معمولی در برابر آن دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از نمادهای پیچیده ممکن است برای خوانندگان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات مانند «سر منصوریان بر دارها» ممکن است حاوی مضامین تلخ و بزرگسالانه باشد.

شمارهٔ ۲۵

تا تو افکندی به دولت سایه بر گلزارها
بلبلان را در ترنّم سوده شد منقارها

من چو بلبل نغمه‌سنج گلشن کویی که هست
آفتاب آنجا گلِ خار سر دیوارها

نقد جان بر کف چه می‌کردند دلالان مصر
یوسفم را کس نمی‌آرد درین بازارها

دشت بی‌آبست و شب کوتاه و ره دور و دراز
زود بربندید ای جمّازه‌داران بارها

در گلستانِ سر میدان عشق آی و ببین
همچو گل خندان سر منصوریان بر دارها

گو دماغ خود مسوز اینجا مسیحا در علاج
با دوای کس نمی‌سازند این بیمارها

عشق را گویند مردم کار بی‌کاری بود
عشق چون کاری بود بی‌کاریست این کارها

زاهدان را امشب از ترخنده‌های انفعال
سبز شد مسواک‌ها در گوشة دستارها

عشق را فیّاض در ادبارها اقبال‌هاست
آه ازین اقبال‌ها و داد ازین ادبارها
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.