هوش مصنوعی: شاعر در این متن بیان می‌کند که می‌تواند بدون معشوق زندگی کند، اما تنهایی و صبر او را امتحان کرده است. او به حفظ ناموس معشوق اشاره می‌کند و می‌گوید که اگر این نبود، رسوایی‌اش آشکار می‌شد. شاعر احساسات خود را به معشوق ابراز می‌کند و می‌گوید که با وجود دوری، دلش هنوز به او وابسته است. او همچنین به رشک و تغافل اشاره می‌کند و می‌گوید که اگرچه در ظاهر هیچ‌چیز ندارد، اما امتیازی نسبت به دیگران دارد. در نهایت، شاعر بیان می‌کند که با وجود وحشت‌هایش، در کنار معشوق احساس امنیت می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و مفاهیم شعری کلاسیک نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

غزل ۹۵

می‌توانم بود بی تو ، تاب تنهاییم هست
امتحان صبر خود کردم شکیبایم هست

حفظ ناموس تو منظور است می‌دانی تو هم
ورنه سد تقریب خوب از بهر رسواییم هست

سوی تو گویم نخواهد آمد اما می‌شنو
ایستاده بر در دل سد تقاضاییم هست

نی همین داد تغافل می‌دهد خود رای من
اندکی هم در مقام رشک فرماییم هست

گر شراب اینست کاندر کاسهٔ من می‌رود
پرخماری در پی این باده پیماییم هست

گرچه هیچم ، نیستم همچون رقیبان در به در
امتیازی از هوسناکان هر جاییم هست

وحشیم من کی مرا وحشت گذارد پیش تو
گر چه می‌دانم که در بزم تو گنجاییم هست
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۹۴
گوهر بعدی:غزل ۹۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.