هوش مصنوعی: شاعر در این اشعار از رنج‌ها و دشواری‌های زندگی خود می‌گوید و بیان می‌کند که چگونه با تلاش و اشک، باغ وجود خود را پرورش داده است. او از ناامیدی‌ها و داغ‌های دلش سخن می‌گوید و اشاره می‌کند که با وجود تمام سختی‌ها، همچنان به راه خود ادامه می‌دهد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق عرفانی و غم‌انگیز است که درک آن برای سنین پایین‌تر دشوار بوده و ممکن است برای آنها سنگین باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند ناامیدی و داغ دل نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۳۸

تا ز دمسردان نگه دارم چراغ خویش را
چون فلک شب واکنم دکان داغ خویش را

منّتی نه از بهاران بود و نه از چشمه‌سار
ما به آب دیده پروردیم باغ خویش را

با جنون نارسا نتوان ز عقل ایمن نشست
اندکی آشفته‌تر خواهم دماغ خویش را

پرتو بخت سیه را بر سرم تا سایه کرد
کم ندانیم از هما اقبال زاغ خویش را

داغ دل را با کسی فیّاض ننمودم چو صبح
زیر دامن سوختم چون شب چراغ خویش را
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.