هوش مصنوعی: این شعر از گلستان سعدی، با زبانی عاشقانه و پرتصویر، به توصیف زیبایی معشوق و تأثیر آن بر طبیعت می‌پردازد. شاعر با استفاده از استعاره‌هایی مانند تبدیل آب به آتش و شمشیر، قدرت جذابیت معشوق را به تصویر می‌کشد و در عین حال، از نامحرمی و حفظ حیا نیز سخن می‌گوید.
رده سنی: 15+ این شعر دارای مفاهیم عاشقانه و استعاره‌های پیچیده است که درک آن برای کودکان دشوار است. همچنین، برخی از مفاهیم مانند نامحرمی و حیا نیاز به درک اجتماعی و اخلاقی دارد که معمولاً در نوجوانی و بزرگسالی شکل می‌گیرد.

شمارهٔ ۸۱

به گلستان چو روی گل شود از روی تو آب
برفروزی چو رخ، آتش شود از خوی تو آب

تو به این مایه حیا باز مکن جیب، مباد
که ز نامحرمی باد شود بوی تو آب

بر لب جو مخرام ای بت رعنا ترسم
که بدزدد روش از قامت دلجوی تو آب

در کفت آینه نبود که پی شیشة دل
سنگ برداشتی و شد به کف از خوی تو آب

بس که در کشتن فیّاض شدی گرم شتاب
شده شمشیر ز بیم تو به پهلوی تو آب
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.