غزل ۱۰۲

ز پیش دیده تا جانان من رفت
تو پنداری که از تن جان من رفت

اگر خود همره جانان نرفتم
ولی فرسنگها افغان من رفت

سر و سامان مجو از من چو رفتی
تو چون رفتی سر و سامان من رفت

چه دید از من که چون بر هم زدم چشم
چو اشک از دیدهٔ گریان من رفت

از آن پیچم به خود چون مار ، وحشی
که گنج کلبهٔ ویران من رفت
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۱۰۱
گوهر بعدی:غزل ۱۰۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.