هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و عاشقانه است که به مفاهیمی مانند عشق، مستی معنوی، رهایی از تعلقات دنیوی، و جستجوی حقیقت در درون می‌پردازد. شاعر از بی‌لب و نشئه‌ای که در ساغر و پیمانه نیست سخن می‌گوید و اشاره می‌کند که گنج واقعی در ویرانه‌هاست، اما هر ویرانه‌ای این گنج را ندارد. همچنین، به موضوعاتی مانند عشق الهی، ترک آداب دنیوی، و اهمیت دل در رسیدن به حقیقت اشاره می‌شود.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد. همچنین، برخی از اشارات به مستی و عشق ممکن است نیاز به بلوغ فکری برای درک صحیح داشته باشد.

شمارهٔ ۱۸۵

بی‌لب او نشئه‌ای در ساغر و پیمانه نیست
شیشة می را دماغ جلوة مستانه نیست

سیرت معشوق از سیمای عاشق ظاهرست
سرگذشت شمع جز در دفتر پروانه نیست

هر شبم در سینه آشوبی است از پهلوی دل
آفتی در خانة ما جز متاع خانه نیست

آشنایی ترک آدابست در قانون عشق
هر که این بیگانگی‌ها می‌کند بیگانه نیست

فیض‌ خواهی کعبه بگذار و ره دل پیش‌گیر
گنج در ویرانه است اما به هر ویرانه نیست

نیست جز یک مشت گل کو گه سر و گه ساغرست
سرنوشت کاسة سر جز خط پیمانه نیست

کی رود فیّاض از کوی تو هرگز در بهشت
ترک دین از بهر دنیا چون کند دیوانه نیست!
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.