هوش مصنوعی: متن بالا بیانگر احساسات شاعرانه‌ای است که از حیرت، امید و ناامیدی، عشق و طبیعت سخن می‌گوید. شاعر از پریشانی، حیرانی و امیدهای بربادرفته می‌گوید و با تصاویری مانند دیوار، خانه، گلستان و بلبل، احساسات خود را به تصویر می‌کشد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها ممکن است برای سنین پایین دشوار باشد. همچنین، برخی از عبارات نیاز به تفسیر و تجربه‌ی عاطفی بیشتری دارند.

شمارهٔ ۱۸۷

چه ز نظّاره برد دیده که حیرانش نیست؟
به چه دل جمع کند آنکه پریشانش نیست؟

حیرت صورت دیوار چنین می‌گوید
که درین خانه کسی نیست که حیرانش نیست

دست امیّد من و بخت رسایی هیهات
این غباریست که بر گوشة دامانش نیست

نفس نغمه طرازم به خیال رخ دوست
عندلیبی‌ست که پروای گلستانش نیست

به چه امید نهم دل که درین گوشة چشم
نگهی نیست که صد بار نگهبانش نیست

شوخی طبع مرا هست بهاری که در او
بلبلی نیست که صد غنچه غزلخوانش نیست
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.