هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از ناملایمات روزگار و نبود موافقتی در آسمان و زمانه شکایت می‌کند. او از عشق صادق به عنوان تنها عامل آرامش یاد می‌کند و بیان می‌دارد که بدون عشق، هیچ چیز ارزش و اعتباری ندارد. همچنین، شاعر به انتظار کشیدن و وعده‌های بی‌ثمر اشاره می‌کند و می‌گوید که انتظار کشیدن گناهی ندارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عشق، فلسفه زندگی و انتظار ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند ناامیدی و شکایت از روزگار نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۲۲۰

هم بخت نامساعد هم زلف یار باعث
این تیره‌روزی ما دارد هزار باعث

در دهرِ نامساعد راحت چه گونه بینم
نه آسمان موافق، نه روزگار باعث

کس غم چه‌سان نبیند، کس شاد چون نشیند؟
این را هزار مانع، آن را هزار باعث

در ترک مطلب آمد آسوده دل نشستن
بی‌مطلبی نخواهد در هیچ کار باعث

هر جا که کارفرما عشق است و عشق صادق
بی‌قدر شد مرجّح بی‌اعتبار باعث

ما را به بازدیدی ننواختیّ و گردید
هم منفعل تماشا هم شرمسار باعث

در وعدة تو فیّاض گر چشم باخت لیکن
کس را گنه نباشد شد انتظار باعث
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۱۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۲۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.