هوش مصنوعی: این شعر از حسرت و ناامیدی در برابر ناعادلانه‌گی‌های زندگی و روزگار سخن می‌گوید. شاعر از بی‌عدالتی‌های دنیا، رنج‌های طولانی، و ناتوانی در برابر تقدیر شکایت دارد. همچنین به عشق و اشتیاق شدید اشاره می‌کند که با وجود دردها، همچنان پابرجاست.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن برای نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار است. همچنین ممکن است مضامین حزن‌آلود و ناامیدی موجود در شعر برای مخاطبان جوان‌تر نامناسب باشد.

شمارهٔ ۲۷۵

دوران حیله باز زما روبرو برد
یک نان دهد به ما و هزار آب رو برد

گردون تنگ عیش به یک قرص ساختست
صبح از دهن بر آرد و شامش فرو برد

دوشم که زیر بار جهان بود سال‌ها
آن قوّتش نماند که بار سبو برد

از جویبار جدول زخمم گل بهشت
پیوسته آب در چمن رنگ و بو برد

از خنجر تو یافت لب چاک سینه‌ام
فیضی که زخم بلهوسان از رفو برد

بر کس مباد آنکه برد راه جستجو
دزدیده دیدن تو که دل روبرو برد

فیّاض من نمی‌روم اما کمند شوق
می‌خواهدم که موی کشان سوی او برد
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۷۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۷۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.