هوش مصنوعی: این شعر بیانگر حالات روحی و عاطفی شاعر است که درگیر کشمکش‌های درونی، عشق، ناامیدی و جستجوی معناست. شاعر از دوری از معشوق، تسلط نفس، و درماندگی در برابر تقدیر سخن می‌گوید و گاهی به امید و طلب نجات اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عمیق عرفانی و عشقی است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین برخی اشارات به مفاهیم مانند مرگ و رستاخیز ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین باشد.

شمارهٔ ۳۶۳

عقل گو کمتر نظر بر حسن تدبیرم کند
من از آن ویران‌ترم کاندیشه تعمیرم کند

من که از موج نفس بال و پری دارم به دام
شرم بادم گر فریب دیو تسخیرم کند

من که عمری تشنة لب تشنه مردان بوده‌ام
خضر می‌خواهد به آب زندگی سیرم کند

من که چون خواب اجل هرگز نمی‌آیم بخویش
شور رستاخیز می‌باید که تعبیرم کند

معنی پیچیدة در مصرع خاموشیم
بی‌زبانی همچو من باید که تقریرم کند

یک سر تیر از سر مژگان او دوری کنم
آن قدر انداز شاید بوتة تیرم کند

سر به صحرا داد سودای سر زلفش مرا
می‌کنم دیوانگی چندان که زنجیرم کند

خندة شیرین آن لب طعم دشنامم نداد
من به این طالع، شکر هم آب در شیرم کند

باز می‌باید که چون پروانه گردد گرد یار
من که از آتش چنین دورم چه تأثیرم کند؟

عشق نه در وصل کامم می‌دهد نه در فراق
من که درد بی‌دوا دارم چه تدبیرم کند!

تازه از دام فریبی جسته‌ام فیّاض‌وار
کو سر زنجیر در دستی که نخجیرم کند
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلاتن (رمل مثمن مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۶۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۶۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.