هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از احساسات عمیق خود درباره عشق، رنج و ناامیدی سخن می‌گوید. او از بار سنگین احساسات خود بر دوش دیگران ابراز نگرانی می‌کند و آرزو می‌کند که کسی از او عذرخواهی کند. او همچنین از ترس آسیب رساندن به دیگران به دلیل رنج‌های خود می‌گوید و در نهایت، به این رضایت می‌دهد که حداقل ناله‌هایش در کوی معشوق شنیده شود.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، استفاده از زبان و استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر چالش‌برانگیز باشد.

غزل ۱۳۰

هلاکم ساز گر بر خاطرت باری ز من باشد
که باشم من که بار خاطر یاری ز من باشد

گذاریدم همانجایی که میرم بر مداریدم
نمی‌خواهم که بر دوش کسی باری ز من باشد

حلالی خواستم از جمله یاران قاتل من کو
که خواهم عذر او گر گاهش آزاری ز من باشد

ز اشک ناامیدی برد مژگان آب و می‌ترسم
که ناگه بر سر راه کسی خاری ز من باشد

به کویش گر ندارم صوت عشرت غم مخور وحشی
مرا این بس که آنجا نالهٔ زاری ز من باشد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۱۲۹
گوهر بعدی:غزل ۱۳۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.