هوش مصنوعی: این متن به بیان تضاد بین زهد و رندی می‌پردازد. شاعر از توبه و زهد اظهار ندامت می‌کند و ترجیح می‌دهد به رندی و می‌نوشیدن ادامه دهد. همچنین به انتقاد از زاهدانی می‌پردازد که به ظاهر پرهیزکارند اما در باطن ریاکارند. متن با اشاره به حسرت و عشق به لذت‌های دنیوی پایان می‌یابد.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم پیچیده‌ای مانند تضاد بین زهد و رندی، انتقاد از ریاکاری و اشاره به می‌نوشیدن است که برای درک کامل آن، خواننده نیاز به بلوغ فکری و تجربه کافی دارد. همچنین ممکن است برخی مفاهیم برای سنین پایین‌تر نامفهوم یا نامناسب باشد.

شمارهٔ ۴۱۲

من اگر می نخورم پیش رود!
ور کنم توبه کس از من شنود!

دل زاهد شود آزرده، بهست
که دل نازکی آزرده شود

راست چون موی برون آید اگر
توبه چون خون به رگ من بدود

من و رندی و تو و زهد و ریا
هر کسی کشتة خود می‌درود

همه شب تا سحر از حسرت حور
زاهد بیهده تنها غنود

دام تزویر فرو چیده ولی
غیر احمق که به او می‌گرود!

با تو گفتم بد زاهد فیّاض
حرف خوب است که بیرون نرود
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۱۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۱۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.