هوش مصنوعی:
این شعر به موضوع عشق و رنجهای ناشی از آن میپردازد. شاعر از دلسوختگی، ناامیدی و سموم عشق سخن میگوید و اشاره میکند که عشقی حقیقی یافتنی نیست و تنها رنج و بیداد بر جای میماند. همچنین، از بیتفاوتی دیگران نسبت به درد عاشقان شکایت دارد.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عاطفی و استفاده از استعارههای سنگین ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، محتوای غمگین و ناامیدانه متن برای سنین پایین مناسب نیست.
شمارهٔ ۴۷۰
این روضه که وقفست بر اغیار نعیمش
بر کِشتة عشّاق سمومست نسیمش
یک عمر نفس سوختم و نرم نکردم
آن دل، که به یک ناله توان کرد رحیمش
آن مایده عشقست که صد قرن نیابی
یک دست و زبان سوختهای همچو کلیمش
آن مزرع عشقست که پیوسته روانست
بر کشت امید آب ز سرچشمة میمش
فیّاض چه دانی تو غم دل، که نداری
در سینة بیداد یکی دل، چه که نیمش!
بر کِشتة عشّاق سمومست نسیمش
یک عمر نفس سوختم و نرم نکردم
آن دل، که به یک ناله توان کرد رحیمش
آن مایده عشقست که صد قرن نیابی
یک دست و زبان سوختهای همچو کلیمش
آن مزرع عشقست که پیوسته روانست
بر کشت امید آب ز سرچشمة میمش
فیّاض چه دانی تو غم دل، که نداری
در سینة بیداد یکی دل، چه که نیمش!
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۶۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۷۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.