هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و دلدادگی به معشوق سخن می‌گوید و بیان می‌کند که با یاد او از همه تعلقات دنیوی رها شده است. او خود را مانند مرغی بی‌بال و پر می‌داند که چشم سیاه معشوق از او غافل نمی‌شود. شاعر همچنین به لطف و کرم معشوق اشاره می‌کند و می‌گوید که حتی اگر از درگاه او رویگردان شود، لطف معشوق از او دریغ نمی‌شود.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عرفانی و عاشقانه است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی دارد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

شمارهٔ ۴۸۳

منم به یاد تو آسوده از نعیم ریاض
تهی ز هر هوس و فارغ از همه اغراض

به نیم جان شده راضی چو مرغ نو بسمل
به بوی دل شده قانع چو مردم مرتاض

نظر به سوی تو دزدیده هم نیارم کرد
که هیچ چشم سیاهت نمی‌کند اغماض

بریده کی شود از جرم ما وظیفة لطف
کریم را ز کرم نیست چشم بر اعواض

ز خجلت ار چه شدیم از در تو رو گردان
نگاه لطف تو از ما نمی‌کند اعراض

به آفتاب ترا هر که اشتباه کند
نکرده ذوق تمیزش جواهر از اعراض
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۸۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۸۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.