هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از گفتوگو با یک بیگانه میگوید که با وجود ناآشنایی، ارتباطی عمیق و پراحساس بین آنها شکل گرفته است. او از نگاههای آشنا، حرفهای بیغرض و بیان احساسات با رمز و راز حیا سخن میگوید. در نهایت، شاعر از گفتن حرفهای نادانسته و شاید نامناسب ابراز پشیمانی میکند و به دعا و عذرخواهی روی میآورد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات عرفانی و پیچیدگیهای زبانی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه دارد.
شمارهٔ ۵۲۶
به آن بیگانه امشب یک دو حرف آشنا گفتم
غرض را بیغرض کردم سخن بیمدّعا گفتم
نگاهش را به طرز همزبانی آشنا دیدم
گهی منع از جفا کردم گهی حرف وفا گفتم
رخش نازک دلش نازک حیا از هر دو نازکتر
سخن پیچیده در صد پرده از رنگ حیا گفتم
ز نام بوسه بیم رنجه گشتن بود آن پا را
ولی پیغام اشک آهسته با رنگ حنا گفتم
نگاهش کرد اقراری که صد جان پیشکش بایست
خجل گشتم که نادانسته حرف خونبها گفتم
نمیدانم چهها گفتم ولیکن این قدر دانم
که با من هر چه آن ابروی جادو گفت واگفتم
لبت را غنچة فردوس گفتی، حرف بیجا بود
تبسّم را بهشت جاودان گفتم بجا گفتم
به من از گوشة ابرو چهها کردی چهها گفتی
من از نظّاره حسرت چهها کردم چهها گفتم
به او فیّاض گفتم هر چه دل میخواست در مستی
تو اکنون عذرخواهی کن که من اینک دعا گفتم
غرض را بیغرض کردم سخن بیمدّعا گفتم
نگاهش را به طرز همزبانی آشنا دیدم
گهی منع از جفا کردم گهی حرف وفا گفتم
رخش نازک دلش نازک حیا از هر دو نازکتر
سخن پیچیده در صد پرده از رنگ حیا گفتم
ز نام بوسه بیم رنجه گشتن بود آن پا را
ولی پیغام اشک آهسته با رنگ حنا گفتم
نگاهش کرد اقراری که صد جان پیشکش بایست
خجل گشتم که نادانسته حرف خونبها گفتم
نمیدانم چهها گفتم ولیکن این قدر دانم
که با من هر چه آن ابروی جادو گفت واگفتم
لبت را غنچة فردوس گفتی، حرف بیجا بود
تبسّم را بهشت جاودان گفتم بجا گفتم
به من از گوشة ابرو چهها کردی چهها گفتی
من از نظّاره حسرت چهها کردم چهها گفتم
به او فیّاض گفتم هر چه دل میخواست در مستی
تو اکنون عذرخواهی کن که من اینک دعا گفتم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۲۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۲۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.