هوش مصنوعی: این شعر از حسرت، عشق و رنج‌های عاطفی سخن می‌گوید. شاعر از گریه، بی‌تابی دل، و حسرت‌های ناشی از عشق و جدایی می‌نالد. همچنین، مفاهیمی مانند قناعت، حرص، و امید نیز در آن دیده می‌شود.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاطفی عمیق و استعاره‌های پیچیده است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌های عاطفی نیاز دارد. همچنین، برخی مفاهیم مانند «تیغ اجل» و «حسرت» ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین باشد.

شمارهٔ ۶۶۷

گریه از بیم تو شد در دل بی‌تاب گره
بر سر هر مژه‌ام قطرة سیماب گره

احتیاط سر زلف تو بنازم که زَدَست
دل بی‌تاب مرا بر سر هر تاب گره

بس که در خوابگه عیش به خود می‌پیچم
شده هر مو به تن بستر سنجاب گره

از دم تیغ اجل اهل فنا آزادند
حسرت این رمه شد در دل قصّاب گره

درِ صد گنج قناعت به رخت باز و ز حرص
قفل امّید تو در خاطر هر باب گره

نیست جوهر که به یاد لب ما تشنه لبان
شده شمشیر ستم را به گلو آب گره

در دل خون شده فیّاض جدا از تبریز
شده چون قطرة خون حسرت سرخاب گره
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۶۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۶۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.