شمارهٔ ۱۱

دوش درخواب همی خنجر جانان دیدم
تشنه خوابیدم و سرچشمه حیوان دیدم

چو هلالیست بخورشید جمالت ابرو
که کمالش همه پیوسته بنقصان دیدم

راستی ازذقنت عاقبتم پشت خمید
وه که ازگوی تومن لطمه چوگان دیدم

رست از خاتم لعل تو خط واگه باش
کاندرین مور سر ملک سلیمان دیدم

که بیعقوب دهد مژه یوسف را باز
که منش زنده در آن چاه زنخدان دیدم

زد گریبان مرا چاک و دل ازسینه ربود
آن نکو سینه کزان چاک گریبان دیدم

در چمن کرد چو خط رخش جیحون وصف
عرق از شرم بروی گل و ریحان دیدم
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.