هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از ناملایمات زندگی و بی‌عدالتی‌ها شکایت می‌کند و از خداوند و صدر (شخصیت مهمی در شهر) درخواست کمک و عدالت دارد. او از وضعیت نابسامان خود و دیگران می‌گوید و امیدوار است که با کمک خداوند و صدر، شرایط بهبود یابد.
رده سنی: 15+ محتوا شامل مفاهیم عمیق اجتماعی و عاطفی است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از زبان شعری کلاسیک نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۲۵ - در مدح امیری و شکایت باو از عدم وصول حوالتی و درخواست ابطال آن

ایا نایب شهریار جهان
که یزدانت از آفرین آفرید

توآن آفتابی که بر آسمان
ز رای تو صبح سیاست دمید

جمال جهان خواجه مملکت
که دست تو ناموس عالم درید

خدایت معین است و یزدان پناه
که از پیش تو باز یارد چخید

خدایا نگه دار این صدر باش
که باغ کرم زاب دین پرورید

بزرگا نگوئی قوامیت را
منقص چرا گشت عیش لذیذ

بدان گه که قرقو مرا خط نبشت
برین کرکح زن بغی پلید

چنو شد بقای خداوند باد
مرا زرد و پژمرده شد تازه خوید

چتو صدر در شهر و ما بینوا
از آن سیم اومید نتوان برید

بفرمای تا سیم بدهد مرا
که قواد قفل است و من بی کلید

وگرنه به جانت که گویم ورا
هجائی که از فحش نتوان شنید

جز از تو ز بعد خدای جهان
رهی را که فریاد خواهد رسید

ز تقصیر او این خداوند را
سر و ریش این بنده بایست دید

علی الجمله گر زر نفرمائیم
تو را این غرامت بباید کشید
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۱۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۴ - در مدح شخصی محمد نام و تقاضای صلتی از او
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۶ - در مدح بزرگی از اهل ری و شکایت بوی از عدم وصول حوالت قرقو و استمداد از او در ایصال آن
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.